دیابت نوع 1 در دوران کودکی و اختلالات رشد عصبی، از جمله اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD)، اختلال طیف اوتیسم، و ناتوانی ذهنی، در سطح جهانی چالشهای بهداشتی قابل توجهی را نشان میدهند. هر یک از این بیماری ها، چالشی اساسی برای افراد، خانوادههایشان و سیستمهای مراقبتهای بهداشتی ایجاد میکند. کوموربیدیتی یا همبودی(ابتلای همزمان به دو یا چند بیماری) بین این دو نوع اختلال مرکز توجه تحقیقات قرار گرفت و یافتههای این تحقیقات بیانگر شیوع بالاتر اختلالات عصبی در میان افراد مبتلا به دیابت نوع 1 در دوران کودکی است. با این حال، مکانیسم و تغییرات بالقوه در سلامتی و پیامدهای اجتماعی-اقتصادی ناشی از این بیماری همراه تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است.Shengxin Liu از بخش اپیدمیولوژی پزشکی و آمار زیستی در موسسه ی کارولینسکادر پایان نامه ی دکترای خود به بررسی مکانیسم های بالقوه پشت همبودی بین دیابت نوع 1 در دوران کودکی و اختلالات رشد عصبی و بررسی تأثیر آن بر سلامت و نتایج آموزشی، با هدف بهبود تشخیص زودهنگام، پیشگیری و راهبردهای مدیریتی برای افزایش کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان آسیب دیده، پرداخت.
به گفته یShengxin Liu در مطالعه اول، ما تأثیر دیابت نوع 1 در دوران کودکی و نقش کنترل قند خون را بر خطر اختلالات عصبی رشدی بعدی بررسی کرده و دریافتیم که افراد مبتلا به دیابت نوع 1 در دوران کودکی در مقایسه با جمعیت عمومی، بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات عصبی رشدی هستند. قابل ذکر است، این خطر در میان افرادی که کنترل قند خون کمتر بهینه ای داشتند، بالاترین میزان بود. این یافتهها بینشی در مورد نقش کنترل قند خون، یک عامل مهم مرتبط با دیابت، در بروز همبودی بین دیابت نوع 1 در دوران کودکی و اختلالات رشد عصبی ارائه میدهد.
در مطالعه دوم، ما سهم بالقوه ی ناشی از مسئولیت مشترک خانوادگی را در همبودی بین دیابت نوع 1 در دوران کودکی و اختلالات رشد عصبی بررسی کردیم. ما دریافتیم که خطر بالای اختلالات عصبی رشدی نه تنها در افراد مبتلا به دیابت نوع 1 در دوران کودکی بلکه در همه ی خواهر و برادران سالم آنها نیز ظاهر می شود. با این حال، الگوی عمومی همانباشتگی خانواده و نتایج مدلسازی ژنتیکی کمّی به طور قطعی نشان نداد که مسئولیت خانوادگی منجر به این بیماری همراه می شود. این ابهام بر نیاز به تحقیقات بعدی برای روشن کردن بیشتر علل زمینهای این بیماری همراه تأکید میکند.
در مطالعه ی سوم، ما تأثیرات اختلالات رشد عصبی را بر کنترل طولانی مدت قند خون و خطر عوارض دیابت در افراد مبتلا به دیابت نوع 1 در دوران کودکی بررسی کرده و دریافتیم که اختلالات عصبی رشدی، به ویژه ADHD و ناتوانی ذهنی، با افزایش خطر کنترل ضعیف قند خون و عوارض دیابتی مانند نفروپاتی و رتینوپاتی مرتبط است. این مشاهدات نشان میدهد که در نظر گرفتن جنبههای رشد عصبی میتواند هنگام طراحی مداخلات و پیگیریها برای افراد مبتلا به دیابت نوع 1 در دوران کودکی بسیار مهم باشد.
در مطالعه ی چهارم، ما تأثیر متقابل بین دیابت نوع 1 در دوران کودکی، ADHD، و نتایج تحصیلی را که از آموزش اجباری تا سطوح دانشگاهی را در بر می گرفت، ارزیابی کرد.ه و دریافتیم که کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 و ADHD در مقایسه با همسالان خود که به این بیماری ها مبتلا نبودند، به طور قابل توجهی کمتر به موفقیت های برجسته ی آموزشی دست می یابند، غالباً از سطوح مختلف تحصیلی عبور می کنند و عملکرد ضعیف تری در مدرسه دارند. این نتایج بر اهمیت ارائه حمایت هدفمند برای به حداقل رساندن شکاف آموزشی بین کودکان و نوجوانان آسیب دیده و همسالانشان تأکید می کند.
او در پایان گفت: من معتقدم که با تحقیقات بیشتر که پیچیدگی این بیماری همراه را از بین میبرد، میتوانیم راه را برای مداخلات درمانی بهتر هموار کنیم، دیدگاه اجتماعی دلسوزانهتری را تقویت کنیم و مهمتر از همه، صدای این افراد جوان را تقویت کنیم و از رفاه همهجانبه آنها حمایت کنیم. این فقط یک موضوع برای پیشرفت در پزشکی نیست، بلکه در مورد درک، همدلی، و تغییر عملی است.
منبع:
https://openarchive.ki.se/xmlui/handle/10616/48676